اخبار

گفت و گو با اردشیر مهرآبادی:

گفت و گو با اردشیر مهرآبادی:
سینما، موسیقی و نمایش در «تک سلولی ها»

اردشیر مهرآبادی پس از 38 سال به ایران بازگشته است. او زمانی که به انگلیس رفت به تحصیل در رشته تئاتر پرداخت و تا مقطع دکترا پیش رفت. در سال هایی که در انگلیس بوده به بازی در نمایش های کلاسیک پرداخته و بسیاری به تحصین بازیگری او پرداخته اند. مهرآبادی اکنون به ایران بازگشته و نمایش «تک سلولی ها» را در فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه برده است. دیدن این نمایش تنها به اجرای زنده خلاصه نمی شود. تلفیق فیلم و موسیقی با اجرای زنده نمایشی مدرن و جذاب را برای تماشاگر رقم زده است. همین مسئله موجب شده تا تماشاگران این نمایش سالن را با رضایت ترک کنند و هر روز به میزان تماشاگران نمایش افزوده شود. در پایان یکی از اجراهای نمایش «تک سلولی ها» درسالن گوشه فرهنگسرای نیاوران پای صحبت های اردشیر مهرآبادی نشستیم. آنچه در ادامه می خوانید حاصل گفت و گویی با این کارگردان است.

 

اجرای نمایش «تک سلولی ها» هم اکنون در چه وضعیتی است؟ از روند اجراها راضی هستید؟

این هفتمین روز اجرا بود و تا کنون کار خوب پیش رفته و تنها مشکلمان تماشاگران هستند. ساعت اجرایمان چندان مناسب نیست و تماشاگران برای آمدن به نیاوران، در این ساعت کمی با دشواری روبه رو هستند. جام جهانی هم که تا حدودی تماشاگران را کم کرده است. به هر روی برای ساعت هایی که برای این اثر وقت گذاشته ایم، از نتیجه راضی هستم و تماشاگرانی هم که اثر را می بییند ابراز رضایت می کنند.

کمی درباره موضوع نمایش برایمان بگویید.

این نمایش درباره تنهایی آدم هاست. کسانی که تنها می مانند و دیگران نیز به این تنهایی، یک بعدی نگاه می کنند. حال این که «رها کردن چنین آدم های تنهایی چه عواقبی برای آنها در پی دارد»؛ موضوع این نمایش است. من از سه داستان با سه نویسنده مختلف؛ یکی به زبان انگلیسی، یک داستان در قالب فیلم و یک  داستان نیز در قالب نمایشی ایرانی، استفاده کرده ام. موضوع این نمایشنامه می تواند در هر جای دنیا رخ دهد و تنها مختص به ایران نیست. من می خواستم با زبانی غیر از فارسی و با استفاده از فیلم و تئاتر این موضوع را بیان کنم تا به نتیجه ای درست برسم. خوشبختانه تماشاگران نیز ارتباط خوبی با «تک سلولی ها» برقرار کرده اند.

سه داستانی که از آنها سخن می گویید کدامند؟

برای نمایش «تک سلولی ها» از فیلم «پولو بگیر و دررو» اثر وودی آلن، یک قطعه از نمایشنامه اوژن یونسکو به نام «کرگدن» که آن را با انیمیشنی با موضوع کرگدن تلفیق کردیم و یک قطعه از نمایشنامه ای از آقای جلالی استفاده کردیم. در کنار این ها نیز دو خط داستانی از خودم برای این اثر در نظر گرفتیم.

استفاده از پخش فیلم در لابه لای اجرای نمایش با چه هدفی انجام شده است؟

من همیشه به این فکر بودم که می شود به سینما رفت و هم فیلم دید و هم نمایش را به طور هم زمان ببینیم. برای خودم مهم است که آیا می توان سینمای ما با تئاتر زنده در کنار هم قرار بگیرند. این ایده را در نمایش «تک سلولی ها» به شکلی ساده پیاده کرده ام. باید دید تا چه حد در این کار توانسته ام موفق باشم.

علاوه بر فیلم از موسیقی هم به صورت زنده و مجزا استفاده کرده اید. موسیقی این نمایش چگونه شکل گرفت؟

موسیقی را با آقای امین لاری صحبت کردم و تنها تک خط هایی را از دیالوگ ها به ایشان دادم تا موسیقی این اثر را طراحی کند. در بعضی جاها هم توصیه هایی کردم که برای مثال برخی از جاها را به شیوه هندی انجام دهید تا بتواند اتمسفر فضاهای مختلف را نشان دهد.

بسیاری از استادان و تماشاگران این نمایش از بازی بازیگران تمجید می کردند. برای مثال مسعود دلخواه پس از دیدن این نمایش گفته بود که از بازی بازیگران این نمایش به وجد آمده است. بازی بازیگران نمایش «تک سلولی ها» چگونه توانسته تا این حد موفق باشد؟

نظر من این است که هر نمایشنامه ای با هر سبکی که باشد، تنها با بازیگری خوب می تواند تماشاگر را جذب کند. در نمایش ما سبک ها مختلفی مانند رئال، طنز فانتزی و اَبزرد را داریم. با این حال معتقدم تنها چیزی که می تواند تماشاگر را درگیر کند، بازیگر خوب است. اگر نمایشی دکور و دیگر موارد را نداشته باشد، تنها با بازیگر خوب می توان تماشاگر را در موضوع نمایش درگیر کند. ما خیلی را حت از این موضوع می گذریم و می خواهیم کارهایی مانند پرفورمنس آرت را انجام دهیم و از بازیگری غافل می شود. من و دو بازیگر دیگر این نمایش تاکیدمان بیش از هر چیز بر بازی بوده است.

موضوعی که برای این نمایش در نظر گرفته اید آیا توانسته ارتباط خوبی با جوانان امروز جامعه بگیرد؟

در همان انیمیشن «کرگدن» نشان میدهد که در خانواده های ما بیش از هر چیز درباره کفش و لباس و آشپزی حرف می زنیم. آدم های پولدارمان تنها به این فکر می کنند که بگویند از مال دنیا چه چیزهایی دارند. از طرف دیگر روشنفکران جامعه ما می نشینند و درباره فروید و دیگر فلاسفه سخن می گویند و به همدیگر هم ضربه های بسیاری می زنند. هر کدام از این گروه ها نگرش های خاص خود را دارند و معتقدند که حرف آنها درست است. در این میان افرادی در جامعه هستند که می خواهند متفاوت باشند اما ما آنها را رها می کنیم.  در یکی از روایت های این نمایش جوانی که به زندان آمده و دعوایی معمولی انجام داده، اگر با نگاهی متفاوت از سوی پدر و مادر و اجتماع روبه رو می شد نمی رفت کسی را با تیر بزند تا در پایان منتظر اعدامش باشیم!

تبلیغات لازم برای معرفی این نمایش انجام شده است؟

هر کاری که از دست ما بر می آمد و بلد بودیم انجام داده ایم. من هم مانند بسیاری از هنرمندان تئاتر متنی را تحویل دادم و پذیرفته شد و اکنون هم اجرا می رویم. پس از اتمام نمایش ما اجرای دیگری وجود دارد و ما مجبوریم خیلی سریع صحنه را به گروه بعد تحویل دهیم. این ها کمی ما را آزار می دهد.

آیا حمایت مالی از نمایش انجام شده است؟

برای نمایش «تک سلولی ها» هیچ حمایت مالی از ما نشده و برای نخستین بار در زندگیم بود که برای اجرای تئاتر از جیب خودم هزینه کردم. با این حال دوستانمان در فرهنگسرای نیاوران یاری بسیاری به ما رساندند. ای کاش دیگر ارگان ها هم به ما فکر می کردند. خیلی ها از من خواستند که از بازیگران چهره استفاده کنم تا حضور تماشاگران را در سالن تضمین کنم. اما به نظر من تئاتر برای تئاتر است. تئاتر این نیست که تنها یک بازیگر چهره داشته باشی و هیچ فکری در اثر نباشد. به هیچ وجه ضد چهره های بازیگری نیستم اما حضور چهره ها نباید تنها به این دلیل باشد که تماشاگر را جذب کند و کار اسلی تئاتر فراموش شود.

چند سال است که به ایران بازگشته اید و علت بازگشتتان چه بود؟

دو سال است که به ایران آمده ام. در این دو سال هم در شیراز بوده ام. به خاطر پدر و مادرم برگشته ام. ای کاش زودتر بر می گشتم.

در مقایسه با تئاتر در اروپا، سیستم اجرای تئاتر در ایران را چگونه دیدید؟

پرداختن به تئاتر در ایران بسیار دشوار است. سیستم اجرایی کار کردن تئاتر اشتباه است. شیوه ای که در تمام دنیا وجود دارد در ایران بی معناست. برای مثال در ایران هم زمان در یک روز و در یک سالن یک گروه حرفه ای و یک گروه آماتور به فاصله زمانی چند ساعت به اجرای برنامه می پردازند. در حالی که در هیچ کجای دنیا اینچنین نیست. در کشورهای مختلف سالن های ویژه برای حرفه های ها و سالن های مجزا برای آماتورها وجود دارد. من مخالف این نیستم که دانشجویان تئاتر بیایند و در این سالن ها اجرا داشته باشند، اما باید به مخاطب احترام گذاشت. مخاطب باید بداند که با حضورش در سالن نمایش قرار است چه چیزی را ببیند.

بیشترین مشکلات تئاتر در ایران از کجا نشات می گیرد؟

ما معمولا مشکلاتمان را به گردن مدیران می اندزیم. چند شب پیش در تلویزیون برنامه مجله تئاتر را می دیدم و در طرل بحثشان می خواستند بگویند که همه مشکلات بر گردن مدیران است. اما به نظر من و آنچه من درک کرده ام؛ مهمترین مشکل در تئاتر خودِ اهالی آن هستند. ما نظم درستی در کارمان نداریم. حاشیه های زیادی در کار هست. در سال هایی که در انگلیس تئاتر کار می کردم، گروه های تئاتری بیشترین همکاری را با هم داشتند. اگر گروهی چیزی نداشت، دیگر گروه ها به سرعت برایش فراهم می کردند. گروه های نمایشی این نگاه را نسبت به هم نداشتند که دیگری آمده است تا جای او را بگیرد. با دیدن این مسائل من اندکی احساس دلسردی می کنم.

با این حال جوانان بسیار مستعدی داریم.

پیش از این که به انگلیس بروید، آیا در ایران هم کار تئاتری انجام داده بودید؟

من از 13 سالگی تا 17 سالگی در شیراز تئاتر کار کردم. با زنده یاد جمشید اسماعیل خانی، محمود پاک نیت، دهقان نسب و گوهر خیراندیش. آخرین کاری که در ایران کردم در تهران به روی صحنه رفت. برای آن اجرا از شیراز به تهران آمده بودیم و آقای نصیریان و انتظامی مشاوران کار ما بودند. بعد از آن اجرا تصمیم گرفتم که برای درس خواندن در رشته تئاتر به انگلیس بروم.

در چه رشته ای تحصیل کردید؟ زمانی که در انگلیس بودید، بیشتر در چه نمایش هایی بازی می کردید؟

دکترای خودم را در رشته تئاتر گرفتم. از زمانی هم که در ایران بوده ام کتابی را ترجمه کرده ام با نام «هزار و یک شب» که سال گذشته منتشر شده است. این کتاب از سوی وزارت آموزش و پرورش برای چاپ در کتاب های درسی هم انتخاب شده است. 38 سال در انگلیس بودم و در این مدتی که در انگلیس بودم هم به کارهای تجاری پرداختم وهم به حضور در تئاتر. بیشتر در آثار کلاسیک بازی می کردم. نمایشنامه هایی از شکسپیر، برشت و چخوف که همه این نمایش ها به زبان انگلیسی بود.

 

 

 

 

۷ تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۲۲
روابط عمومی فرهنگسرای نیاوران |